کد مطلب: ۶۸۸۸
تعداد بازدید: ۲۴۳
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۳
امامت و امامان (ع) | ۱۶
سيره‌ی پيامبر و امامان نيز همين گونه بود، به هنگام نياز به طور مستقيم به خداى‌ متعال مراجعه مى‌‏كردند و هيچ‏گاه به ديگرى‌ توسل نمى‌‏جستند. و توسل به غير از خدا را موجب عدم استجابت دعا مى‌‏دانستند. هيچ‏گاه به مردم نمى‌‏گفتند: براى‌ قضاى‌ حاجت‏هاى‌ خود به ما توسل جوييد...

بخش دوّم: اهل‏ بيت(ع) از ديدگاه قرآن و حديث | ۶

 

جنبه‏‌هاى‌ جسمانى‌‏


تذكر اين نكته را لازم مى‌‏دانم كه امام با وجود همه‌ی كمالاتى‌ كه بدان‏ها اشاره شد، همانند پيامبر، از جنبه‌‏هاى‌ جسمانى‌، بشر عادى‌ و مخلوق و بنده‌ی خداست. در اصل وجود و همه افعال و حركات و سكناتش به خدا نياز دارد. از خدا رزق و روزى‌ مى‌‏گيرد، به هنگام حوايج به سوى‌ خداى‌ متعال دست نياز برمى‌‌دارد. اگر بيمار شد به پزشك و دارو مراجعه مى‌‏نمايد. در طول ايام فرسوده و پير مى‌‏گردد و هنگامى‌ كه اجلش فرا رسيد در برابر مرگ تسليم مى‌‏شود.
چنان كه در قرآن آمده خداى‌ متعال به پيامبر فرمان مى‌‏دهد:

به مردم بگو: من مالك سود و زيان خود نيستم، مگر آن چه را خدا بخواهد، اگر علم غيب‏ داشتم بر خيرات خود مى‌‏افزودم، و بدى‌ به من نمى‌‏رسيد. من جز بيم‌دهنده و بشارت دهنده نيستم.[1]
سيره‌ی پيامبر و امامان نيز همين گونه بود، به هنگام نياز به طور مستقيم به خداى‌ متعال مراجعه مى‌‏كردند و هيچ‏گاه به ديگرى‌ توسل نمى‌‏جستند. و توسل به غير از خدا را موجب عدم استجابت دعا مى‌‏دانستند. هيچ‏گاه به مردم نمى‌‏گفتند: براى‌ قضاى‌ حاجت‏هاى‌ خود به ما توسل جوييد، بلكه مرتب توصيه مى‌‏كردند تنها به خدا اميد داشته باشيد و حاجت‌‏هاى‌ خود را از او بخواهيد، چون همه امور در دست خداست، و جز او بر تأمين خواسته‏‌هاى‌ شما قدرت ندارد. سيره‌ی پيامبر و ائمه در دعاها همين‌گونه بوده است.
براى‌ تأييد سخن به برخى‌ از كلمات و دعاهاى‌ ائمه اطهار(ع) اشاره مى‌‏كنيم:
اميرالمؤمنين(ع) به فرزندش امام حسن(ع) فرمود: تنها از پروردگارت سؤال كن، چون عطا و محروميت در دست اوست.[2]
و فرمود: تو از خزينه‌‏هاى‌ رحمت او چيزى‌ را سؤال مى‌‏كنى‌ كه ديگرى‌ قدرت بر عطاى‌ آن را ندارد. تو از او طول عمر و صحت بدن و توسعه رزق را طلب مى‌‏كنى‌ كه از ديگرى‌ ساخته نيست.[3]
و فرمود: تنها به دامن آن كسى‌ چنگ بزن كه تو را آفريده و روزى‌ مى‌‏دهد و تو را نيكو بيافريد.[4]
امام سجاد(ع) در دعا مى‌‏فرمايد: سپاس خدايى‌ را كه هرگاه خواستم او را براى‌ برآوردن حاجتم مى‌‏خوانم، و هر وقت اراده كردم براى‌ عرض حاجتم با او خلوت مى‌‏كنم، بدون اين كه نيازى‌ به شفيع داشته باشم پس حاجتم را برآورده مى‌‏سازد. خداى‌ را سپاس كه غير از او را نمى‌‏خوانم و اگر غير او را بخوانم دعايم مستجاب نخواهد شد. حمد خداى‌ را كه به غير از او اميد ندارم و اگر اميدم به غير بود نااميد مى‌‏شدم.[5]
امام سجاد در دعايى‌ ديگر فرمود: هر كس براى‌ حاجت خود به يكى‌ از بندگانت توجه نمايد يا او را وسيله‌ی موفقيت قرار دهد خودش را در معرض محروميت قرار داده و مستحق فوت احسان شده است .... و تو فرموده‌‏اى‌: چگونه نيازمندى‌ به نيازمند ديگر مراجعه مى‌‏كند؟ و ندارى‌ به ندار ديگر روى‌ مى‌‏آورد.[6]
با توجه به احاديث و دعاهاى‌ مذكور و صدها دعاى‌ ديگر كه در مجامع دعايى‌ مانند صحيفه نبويه، صحيفه علويه و صحيفه سجاديه و صحيفه‏ كاظميه، به ثبت رسيده به خوبى‌ استفاده مى‌‏شود كه سيره‌ی پيامبر و ائمه اطهار اين بوده كه به هنگام حاجت به طور مستقيم با خداى‌ متعال ارتباط برقرار مى‌‏ساختند و بدون توسل به واسطه و شفيع حاجات خود را خواستار مى‌‏شدند. اين روش از ايمان نيرومند و توحيد خالص آن ذوات مقدّس سرچشمه مى‌‏گرفت چون آشكارا مى‌‏دانستند كه از ديگرى‌ جز خدا كارى‌ ساخته نيست.
ما شيعيان نيز در شيوه‌ی دعا كردن از پيامبر و امامان معصوم(ع) پيروى‌ مى‌‏كنيم. خدا را همه كاره جهان مى‌‏دانيم و به هنگام نياز دست به سويش دراز مى‌‏كنيم. و اگر در حرم پيامبر و امامان دعا مى‌‏خوانيم و گريه مى‌‏كنيم و خدا را به آنان قسم مى‌‏دهيم نه بدين معناست كه آنان را مستقل در تأثير بدانيم بلكه در آن مكان‏هاى‌ مقدس بهتر حال توجه و راز و نياز با خداى‌ متعال پيدا مى‌‏كنيم. نذر و نيازها، گريه و عزادارى‌‏ها و توسلات ما نيز در همين مسير و با همين اهداف است.

 

مقام واقعى‌ امام با سه امتياز


چنان كه قبلاً گفته شد نبوّت و امامت دو مقام واقعى‌ هستند با سه خصيصه:
1. علم به همه علوم و معارف و احكام و قوانين دين، اخلاقيات، تكاليف عبادى‌ و غير عبادى‌، و در يك كلام علم به مجموع آن چه بر پيامبر نازل شده و در تأمين سعادت دنيوى‌ و اخروى‌ انسان‏ها تأثير دارد.
2. عصمت از خطا، اشتباه و فراموشى‌ در حفظ احكام شريعت و ابلاغ به مردم.
3. عصمت از ارتكاب گناه و تخلّف از احكام شريعت.
ويژگى‌‏هاى‌ مذكور از لوازم مقام واقعى‌ نبوّت و امامت مى‌‏باشند و عقيده صحيح نيز همين است.
پيامبر و امام را بايد اين‌گونه شناخت و بدان ايمان داشت.


دو عقيده انحرافى‌‏


اول: تقصير


بنابراين هر كس در ثبوت همه اين صفات يا يكى‌ از آنها ترديد داشت يا انكار كرد، مقام واقعى‌ پيامبر و امام را خوب نشناخته و دراين رابطه كوتاهى‌ و تقصير كرده و در اصطلاح، مقصّر ناميده مى‌‏شود. مقصّرين كسانى‌ هستند كه جامعيت علمى‌ پيامبر يا امام را انكار كنند يا در عصمت از خطا و اشتباه و فراموشى‌ آنان ترديد نمايند و آنها را مانند ساير انسان‏ها جايزالخطا بدانند. يا ارتكاب گناه و معصيت را درباره‌ی آنها تجويز نمايند. اين‌گونه عقايد، باطل و نارواست، از هر كس و به هر دليل باشد. در توجيه مطلب قبلاً گفته شد كه تجويز هر يك از اين احتمالات به منزله انكار ضرورت ارسال پيامبر و انكار ضرورت تشريع امامت خواهد بود.


خودآزمایی


1- سيره‌ی پيامبر و امامان چگونه بود؟
2- سه خصيصه نبوّت و امامت را نام ببرید.

 

پی‌نوشت‌ها

 

[1]. اعراف، آيه 188: «قُلْ لا أَمْلِك لِنَفْسِى‌ نَفْعاً وَلا ضَرّاً إِلّا ما شاءَ اللهُ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الخَيْرِ وَما مَسَّنِىَ‏السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ».
[2]. نهج‌البلاغه، كتاب 31: من وصيّة أميرالمؤمنين لابنه الحسن(ع): و أخلص في المسألة لربّك فإنّ بيده العطاء و الحرمان.
[3]. همان: وسألته من خزائن رحمته ما لا يقدر على‌ إعطائه غيره من زيادة الأعمار و صحّة الأبدان و سعة الأرزاق.
[4]. همان: فاعتصم بالذي خلقك و رزقك و سوّاك.
[5]. مفاتيح الجنان، دعاء ابوحمزه ثمالي: قال عليّ بن الحسين(ع): و الحمدلله الذي أناديه كلّما شئت لحاجتي و اخلو به حيث شئت لسرّي بغير شفيع فيقضي لي حاجتي، الحمدلله الذي لا أدعو غيره ولو دعوت غيره لم يستجب دعائي. و الحمدلله الذي لاأرجو غيره ولو رجوت غيره لأخلف رجائي.
[6]. صحيفه سجاديه، دعاى‌ شماره 13: قال عليّ بن الحسين(ع): و من توجّه بحاجة إلى‌ أحد من خلقك أو جعله سبب نجاهها دونك فقد تعرّض للحرمان و استحقّ من عندك فوت الإحسان ... و قلت سبحان ربّي كيف يسأل محتاج محتاجاً و أنّى‌ يرغب معدم إلى‌ معدم.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله ابراهیم امینی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: